به کارگیری نظریه داده بنیاد به منظور طراحی مدل مدیریت دانش کارآفرینانه جهت استفاده از فرصت‌های کارآفرینانه بین المللی

چکیده

امروزه، سازمان‌ها اگر بخواهند از رویکرد کارآفرینی برای نیل به اهداف خود یعنی بقاء، رشد و توسعه بهره مند شوند بایستی با مدیریت دانش شرایط را برای بروز رفتار کارآفرینانه فراهم نمایند. مهم ترین عامل موفقیت کارآفرینی سازمانی، مدیریت کردن اثر بخش دانش در سازمان است. هدف این پژوهش، طراحی مدل مدیریت دانش کارآفرینانه جهت استفاده از فرصت‌های کارآفرینانه بین المللی می‌باشد. روش پژوهش از نوع کیفی – کمی است. برای گردآوری داده‌ها در بخش کیفی از مصاحبه‌های نیمه ساختار یافته استفاده شد که مصاحبه شوندگان از افراد خبره شاغل در شرکت شهرک‌های صنعتی استان تهران بوده و به صورت هدفمند انتخاب شدند که در میان 14 نفر در نفر دهم اشباع نظری رخ داد. تجزیه وتحلیل داده‌ها با روش داده بنیاد انجام و با رویکرد استراوس و كوربین منجر به مدل نهایی شد. در این فرایند، بر مبنای عبارات کلامی، 19 مفهوم شناسایی که در قالب 5 محور ایجاد شدند. در بخش اعتبارسنجی کمی مدل، از روش مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. در ابتدا پرسشنامه‌هایی تدوین شده و روایی و پایاییآن‌ها مورد بررسی قرار گرفت. برای سنجش روایی از روایی سازه، محتوا، واگرا و همگرا و برای پایایی از روش آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی استفاده شده و همگی تایید شدند. سپس در میان نمونه آماری توزیع گردید. نمونه آماری، 162 نفر از مدیران و کارشناسان در شرکت شهرک‌های صنعتی بودند. بر اساس تحلیل داده‌های پرسشنامه، با توجه به عدم نرمال بودن توزیع داده‌ها، از روش حداقل مربعات جزیی به کمک نرم افزار اسمارت پی ال اس نسخه 2، مدل تحقیق آزمون شده و مورد تایید قرار گرفت. بر مبنای این تحلیل‌ها، میزان تاثیر شرایط علی بر پدیده اصلی برابر با 0.753، میزان تاثیر پدیده اصلی بر راهبرد برابر با 0.693، میزان تاثیر شرایط زمینه‌ای بر راهبرد برابر با 0.748، میزان تاثیرشرایط مداخله گر بر راهبرد برابر با 0.579 و میزان تاثیر راهبرد بر پیامد برابر با 0.787 می‌باشد.