نقش فناوری در ترویج عدالت آموزشی از دیدگاه فلسفه آموزش و یادگیری
کلمات کلیدی:
فناوری , عدالت آموزشی , فلسفه آموزش و یادگیریچکیده
مقاله حاضر به بررسی نقش فناوری در ترویج عدالت آموزشی از دیدگاه فلسفه آموزش و یادگیری پرداخته است. عدالت آموزشی به این معناست که همه افراد، بدون توجه به شرایط شخصی یا اجتماعیشان، بتوانند به آموزش باکیفیت دسترسی داشته باشند. ازسویی فناوریهای دیجیتال، مثل پلتفرمهای آموزش آنلاین و هوش مصنوعی، میتوانند به کاهش نابرابریهای آموزشی کمک کنند، اما موانعی مانند شکاف دیجیتالی و سوگیریهای الگوریتمی نیز وجود دارند که باید مورد توجه قرار گیرند. در این پژوهش با استفاده از روش کیفی و فراتحلیل و استفاده از چارچوبهای فلسفی مختلفی مانند پراگماتیسم، نظریه انتقادی، اگزیستانسیالیسم و ساختارگرایی به تاثیر فناوری بر عدالت آموزشی پرداخته شده است. پراگماتیسم معتقد است فناوری میتواند تجربههای یادگیری معناداری ایجاد کند، اما نظریه انتقادی هشدار میدهد که فناوری ممکن است به ابزاری برای کنترل و محدودیت تبدیل شود. از سوی دیگر، اگزیستانسیالیسم بر اهمیت فردیت و آزادی در فرآیند یادگیری تأکید میکند، در حالی که ساختارگرایی فناوری را ابزاری برای ایجاد محیطهای یادگیری مشارکتی و تعاملی میداند. نتایج فراتحلیل نشان داد که فناوری میتواند ابزاری مؤثر برای تحقق عدالت آموزشی باشد، اما تنها در صورتی که با اصولی مانند عدالت، آزادی و مشارکت هماهنگ باشد. طراحی فناوریهای آموزشی باید به نیازهای متنوع دانشآموزان توجه کند و سیاستگذاران و توسعهدهندگان نیز باید اطمینان حاصل کنند که همه افراد بهطور عادلانه به فرصتهای یادگیری دسترسی دارند. در آینده، تحقیقات بیشتری باید به بررسی تأثیرات بلندمدت فناوری بر عدالت آموزشی و همچنین ابعاد مختلف نابرابری بپردازند تا فناوریهای آموزشی عادلانهتر و فراگیرتری توسعه یابند.
دانلودها
دانلود
چاپ شده
ارسال
بازنگری
پذیرش
شماره
نوع مقاله
مجوز
حق نشر 2024 Fatemeh Javid

این پروژه تحت مجوز بین المللی Creative Commons Attribution-NonCommercial-NoDerivatives 4.0 می باشد.